خاتون قم
|
|
خاتون قم ز داغ غمت سوخت جان ما رفتی و رفت از غمت از تن توان ما
ای بانوی کرامت و تقوا ز داغ تو شد خانه ی عزا دل پیر و جوان ما
رفتی و رخت غم به تن ماسوا شده رنگ عزا گرفته تمام جهان ما
ار ماذنه نوای عزا می رسد به گوش شد روضه در عزای تو حتی اذان ما
با تو فصول سال یکایک بهار بود حالا تمام سال ز داغت خزان ما
چشمان ما ز داغ تو دریای خون شده بارانی است در غم تو آسمان ما
ما سا کنان کوی غمت تا به روز حشر شادی گشود بال و برفت از میان ما
از حال شیعه گر که بپرسد کسی ز لطف در شهر غم به کوچه غصه نشان ما
یک کاروان دل از پی تابوت تو روان راهی به سوی قم شده این کاروان ما
|
چهارشنبه 94 دی 30 |
نظر
|
|
|
|